اسم عشق یک مافیا

اسم عشق یک مافیا
پارت ۳۸
جونگ کوک: من اهمقم یا تو ....اگه دوسم نداشتی به هیچ وج مخفیم نمی کردی .........اگه دوسم نداشتی اجازه نمی دادی بیام تو
رونا : قایمت کردم چون اگه دیده بودنت خونت پای خودت بود ......من اجازه دادم تویی که از پنجره میای مگه چند دفعه نگفتم ازم فاصله بگیر ( عصبی)
رونا: من دوست ندارم ( چشمای لرزون)
جونگ کوک: چرا داری ( نیش خنده)
رونا: ندارم
جونگ کوک: داری ...... چشمای لرزونت داد میزنه ( خنده)
رونا: ندارم......ولم کن
جونگ کوک: عاشق این لجبازیت هستم
رونا: برو بابا ( عصبی)
جونگ کوک: بابا..... یعنی دخترم هستی دیگه
جونگ کوک سعی در اذیت کردن رونا و حرصش در آوردن
رونا: دیوونه عوضی ( عصبی)
جونگ کوک: دیوونه تو هم ( عصبی....نیشخند)
رونا: روانی....... دیگه برو تا کسی نیومده و لطفاً دیگه نیا ( عصبی)
جونگ کوک: نه بابا امر دیگه ای ندارید ( نیشخند) ( عصبی)
رونا: اصلأ همین جا بمون کپک بزنی ( رفت خوابید) ( کلافه)
جونگ کوک: دلت میاد
رونا: برو دیگه
جونگ کوک: نمی خوام
رفت کنار رونا خوابید و محکم دستاش دوره کمر رونا حلقه کرد بینش آروم لای موهای رونا می برد و تمام عطر موی رونا استشمام می کرد
جونگ کوک ؛ خوش بو هستی
رونا: چرا اجازه نگرفتی بغلم کردی....... انتظار داشتی بوی گند بدم ( داد ملایم )
جونگ کوک: مثلاً اگه اجازه می‌گرفتم اجازه می‌دادی.........
رونا: نه
جونگ کوک: پس گوه نخور
رونا: خفه داری زیاده‌روی می‌کنی
جونگ کوک:.‌‌.........................( بچه‌ها چرا اینا عین سگ گربه پاچه می گیرن 😂😂😂)