کاش میشد به دوران بچگیم برگردم

کاش میشد به دوران بچگیم برگردم...
همون موقع که وقتی با یه پسره غریبه بازی میکردم
رفتی زدی زیر پاشو گفتی دخترعموی خودمونه فقط خودمون حق داریم اذیتش کنیم....
دیدگاه ها (۹)

یادش بخیریه روزایی از شدت عصبانیت میزدمت رو بازوت و بهت فحش ...

با چی خالی کنم هر شبیه بغض قد یه کوهووشبایی که بغل کردمیه قا...

همه چیز یهویی اتفاق می افته~_~مثلا من الان یهویی حالم خوب نی...

تقریبا بیشتر از یه ساله با دوتاشون دوستم:)خاطرات فوق العاده ...

خاطره بگم!محله‌های قدیم مثل یه خونه بود. خونه‌ها اتاقهاش بود...

ترجمه لایو جینکوک p1:

رمان وعده ی سرخ. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط