ساعت ها درگذرند و در من غوطه ورند

ساعت ها درگذرند و در من غوطه ورند
می آیند و می روند و خود را به رخ می کشند
تیک تاک، تیک تاک
صدا، صدای ساعت، صدای گذر عمر
صداییست آهسته که می زند بر تپش ثانیه ها
چرا عقربه کوچک زمانی ثابت است؟
بزرگ، بزرگی می کند و می گذرد
بزرگتر با صدایی طنین انداز می گذرد
ثانیه ها به کوچکی خود ارزشی بزرگ دارند
عقربه بزرگ همان ثانیه است
عقربه کوچک اقتداری دارد فزون
می ایستد و می نگرد و کمی به خود تکان می دهد
عقربه میانی گیج و مبهم
مانده بین کوچک و بزرگ
نمی داند چه کند ،او را هل می دهند
در دست روزگار گرفتار است
بیچاره او که بی خود می شود .


#مائده_ارشد_راد
دیدگاه ها (۱۹)

گاهی چه بی گناه ، دلت پیر میشود اینجا همان دمی است که زود دی...

واااای دیشب چ لحظات سختی رو گذراندم ..یادم اومد سه سال پیش و...

رنج از کسی بریم که دردش دوای ماستزخم از کسی خوریم که رنجش شف...

.

در جست و جوی حقیقت(پارت25 بخش 2)

راز سکوت شیرینات، دوست دختر جیمین، این روزها عجیب غریب شده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط