وقتی نجاتت میده و

وقتی نجاتت میده و ...🥺💕
نویسنده : پارک جیون
رائون و جونگکوک
شات ۷(آخر)

بعضی آدما وارد زندگیت میشن تا بهت یادآوری کنن زیادی رو آدما حساب باز نکنی!

_جئون جونگکوک

__________________________________________________________

دادستان کل جئون و مجرم نام جه چان به محل مورد نظر رفتن ‌...
یه کارخونه متروک بود تیمسار یون و پدرش به همراه تیم پشتیبانی و محافظان رئیس جمهور(پدر کوک)بیرون منتظر بودن تا نقشه رو عملی کنن ...

مرده :خوبه جئون تنها اومدی !

جونگکوک :رائون‌کجاست ؟

مرده :بیارش !

یه قلچماق که دوبرابر جونگکوک قد و هیکل داشت دختر رو بلند کرد انداخت جلوی کوک ...

جونگکوک جسم کوچک دختر را در آغوش کشید ...

رائون با بی حالی و بغض گفت :بالاخره اومدی ؟

جونگکوک سر دختر را نوازش کرد گفت :آره عزیزم اومدم حتما خیلی اذیت شدی !

جونگکوک دختر رو بغل کرد و بردش بیرون و تو ماشین پدرش گذاشت در همین حین تیمسار یون مجرمارو دستگیر کرد‌.

(یک هفته بعد )

جونگکوک :رائونا ...

رائون :بله؟

جونگکوک :بـ ... با من قرار میذاری ؟

رائون :نه ...

جونگکوک :چرا ؟

رائون :دوستای زیادی بهم آرامش میدادن اما ترکم کردن منو تو که فقط همدیگرو یه ماه می‌شناسیم چه تضمینی ...

جونگکوک :بهم بگو ! بگو ، بخاطر محافظت از قلب پاکت این نقش رو بازی میکنی ‌یا واقعا عشقم یک طرفست!

رائون :ایندفعه هم مثل دفعه قبل بهت اعتماد میکنم !

جونگکوک :گلم آرامشت آرزوی منه ...

رائون :آرزوته ؟

جونگکوک :من برای خواسته هام تلاش می‌کنم چه برسه به آرزو !

جونگکوک لب هاش رو به لب های دختر نزدیک میکنه و اولین بوسش رو با عشقش شروع میکنه ...🥺💕

T̸H̸E̸ E̸N̸D̸ ʃƪ ˘ ³˘*( بوص به لپت میس جئون
https://wisgoon.com/s.mwww_1430
دیدگاه ها (۶)

وقتی میفهمه بارداری ...🤰🥺💕نویسنده : پارک جیون نفس و تهیونگ ش...

وقتی میفهمه بارداری ...🤰🥺💕نویسنده : پارک جیون نفس و تهیونگ ش...

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛 𝙿𝚊𝚛𝚝¹²𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋سویا ای...

𝙸'𝚖 𝙼𝚘𝚗𝚜𝚝𝚎𝚛 𝙿𝚊𝚛𝚝¹¹𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽 =𝙰.𝚃🤏☻️𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽:𝙹𝙸𝚈𝙾𝙾𝙽🍫🦋آنها زن...

black flower(p,236)

black flower(p,233)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط