این شهر کوچک ما شام و سحر ندارد

این شهر کوچک ما ،شام و سَحَر ندارد
چون آسمان این شهر، ماه و قَمَر ندارد

در بیشه ای که شیران، دربندِ روبَهانند
اندیشه های انسان ، هرگز ثمر ندارد

از روز خلق دنیا ، دنیا به بندظلم است
شاید خدا ندیده ؟ یا هم خبر ندارد؟

از خانه رفته بابا ، دنبال رزق و روزی
خَم گشته قامت او، دیگر کَمَر ندارد

شب شد دوباره بابا، با دست خالی آمد
در سُفره های خالی، ایمان گُذر ندارد

بدبختی دو عالم ،مهمانِ خانه ی ماست
بی شک به ما جهنم ، اصلا اثر ندارد

مادر شبی به من گفت ، فرزند نازنینم
بازار مستمندان ، سو د و ضَرَر ندارد !

قدرِ پدر بدانید ، او نعمت خدایی ست
هر کس پدر ندارد ، سایه بسر ندارد


#یوسف_محق
دیدگاه ها (۲)

مثل سیگار خطر ناک ترین دودم باششعل اغوش کنم حضرت نمرودم باش

****

****

***

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط