زن که باشی

زن که باشی
باید دردهای زیادی را بی صدا دفن کنی
باید بغض های زیادی را نگفته قورت دهی
شهر من پر از گرگ هایی ست
که برای دریدن لحظه شماری می کنند. . .
زن که باشی
چای هایت را آنقدر تلخ می خوری
تا یادت بماند
تنها تکیه گاه روزهای تنهایی. .خودت هستی و خودت
زن که باشی
باید حواست را جمع کنی. . تا مبادا
به مردانگی کسی بربخورد
زن که باشی
گهگاهی دلت می خواهد کسی آرامت کند
کسی که بوی مردانگی اش تمام تو را مست کند
محال است زن باشی و هرشب خاطراتت را مرور نکنی
نمی دانم شنیده ای تا به حال؟. . .
بعضی از زن ها را
هرچقدر هم که بخوانی خسته نمی شوی. . .

#حاتــــــمه_ابراهیــــم_زاده
دیدگاه ها (۴۵)

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتیکی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چ...

...

زُل میزنم در چشمهایت ، آخرین روز استدر سینه غم ، فرمانروا خو...

اینجا.....حریم من است...حریم قلب کوچکم...!قفس تنهایی من...و....

نمی دانیمردانی هستند که هیچ چیز آنها را از خود‌ بی‌خود نمی ک...

آنها که از کوه ها مستحکم تر اند

بسم الله الرحمن الرحیم یک نکته در باره آنیما و آنیموس :هر زن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط