روزی که از کوچه ی احساس دلم میگذری

روزی که از کوچه ی احساس دلم میگذری

نرم و آهسته گذر کن که دلم سخت

به احساس دلت محتاج است

شاید احساس دلت رنگ جدیدی بدهد

به گل قالی بی جلوه ی این کنج اتاق

شاید ابعاد جدیدی به دلم راه گشود

که نگویم تنگست

که نگویم دلتنگ

و بگویم برپاست

و بگویم مشتاق، پی دیدار شماست

شاید آسان بشود گفت: " تحمل" و

ببینی لبخند همچنان پابرجاست

شاید آسان بشود گفت: سلام
دیدگاه ها (۲)

چش‍ــــــم‌هایت روزگارم را پریشان کرده استاین عمارت را نگاهت...

#خانه-ام-ابری-است...ناودان ها شر شر باران بی صبری است آسمان ...

آرزو کن با منکه اگر خواست زمستان برودگرمی ِ دست ِ تو اما باش...

محبت زیادی، همیشه آدمها را خراب می کندگاهی آدمها می روندنه ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط