گفتجبران میکنم گفتمکدامراعمررفته راروح

گفت:جبران میکنم گفتم:کدامرا؟عمررفته را؟روح

شکسته را؟حال من هیچ ج تارموی سپیدم

رامیدهی؟نگاهی به سرم کردوگفت وای چه

پیرشده ای ..گفتم جبران میکنی؟گفت:کدامرا
دیدگاه ها (۲)

سنگ ها را نمی دانم اما گنجشک ها مفت نیستند!قلبشان می تپد،نگو...

خم به ابرویم نیامد از سر اجبار هاآجری بودم اضافی در تن دیوار...

بچه که بودیم جاده ها خراب بودنیمکت مدرسه ها خراب بودشیرای آب...

چه مسؤلیت سنــگینے است...هــــر شـــــب ""دل""را باآن همــــ...

سناریو بی تی اس درخواستی 💜وقتی تولدمون هست و یادشون رفته و ط...

رمان بغلی من پارت ۶۹دیانا: پلک هام و باز کردم ای وای چرا خوا...

زیبایی عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط