بخش اول مردم و درد نان

🌿 بخش اول — مردم و دردِ نان

مردم ما خسته‌ان، نه از زندگی، بلکه از جنگیدنِ بی‌ثمر.
صبح زود بیدار می‌شن، با هزار امید راه می‌افتن،
اما در پایان روز، حساب دخل و خرج‌شان یکی نمی‌شود.
نان گران شده، اجاره سنگین، دل‌ها نگران.
با این‌همه، هنوز چای‌شان را با لبخند می‌نوشن و می‌گویند: «خدا بزرگ است.»

در چهره‌ی این مردم، نجابت با درد آمیخته است.
مردانی که شرم نان را پنهان می‌کنند،
زنانی که با کمترین امکانات، خانه را روشن نگه می‌دارند،
و جوانانی که میانِ آرزو و واقعیت، سرگردان مانده‌اند.

اما این مردم هنوز زنده‌اند.
زنده به ایمان، به امید، به غیرتی که ریشه در خاک دارد.
اگرچه بسیاری به‌جای پاداش، بی‌عدالتی دیده‌اند،
اما هنوز دست از انسان‌بودن نکشیده‌اند.

ما ملتی هستیم که هر بار زمین خوردیم،
خاک را بوسیدیم و دوباره برخاستیم.
زیرا باور داریم: تاریکی همیشه ماندگار نیست.

✨ (ادامه دارد...)


✍️ به قلم: دکتر بهرام محمدی
📘 @Dispellingignorance

#دفع_جهل
#صفحه_اینستاگرام_دفع_جهل
#مردم
#درد_نان
#زندگی
#ایمان
#امید
#عدالت
#وجدان
#ملت_ایران
#سختی
#صبر
#نور_الهی
#بیداری
#انسانیت
#رهایی
#خسته_اما_استوار
دیدگاه ها (۰)

🌿 بخش دوم — جوانان و امید گمشدهجوانان این سرزمین، وارثانِ رؤ...

🌿 بخش سوم — زنان؛ ستونِ صبرِ جامعهزنِ ایرانی، روایتِ بی‌صدای...

🇮🇷ما مردمی هستیم که زیرِ فشار خم نشدیم،بلکه ریشه دواندیم.تحر...

🇮🇷ما مردمی هستیم که زیرِ فشار خم نشدیم،بلکه ریشه دواندیم.تحر...

🌿 بخش ۵۳ — گفت‌وگو با نور (۴) 🌿می‌گویم:«خدایا، من خسته‌ام…دی...

🌿 بخش شانزدهم — خستگیِ مردم و امیدی که هنوز خاموش نشده 🌿😔 گا...

🌿 پست‌های ویژه 🌿🌿 در ژرفای درد، نوری پنهان است 🌿✨ فصل دوم — ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط