محمد با تکتک اونا دست داد و باهاشون روبوسی کرد تا رسید ب

محمد با تک‌تک اونا دست داد و باهاشون روبوسی کرد تا رسید به من دست راستش رو گذاشت روی سینه‌ش و سرش رو خم کرد و گفت:[ به امید دیدار.]

#پیشنهاد_مطالعه :)

#برشی_از_یک_کتاب
#خاطرات_سفیر
#خاطرات
#نامحرم
#کتاب_خوب
دیدگاه ها (۰)

👌🏻👌🏻#حرف_مردم#پول#حرف_خوب#آموزنده

همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم

ما می‌رویم تا اسلام بماند...

جای من رو توی بهشت بهم نشون دادند!

ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 76 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ دختر...

black flower(p,296)

بازگشت عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط