اسم دیدار

اسم: دیدار 🍷

season ②. p²

ویو ا/ت: دیدم پدر تهیونگ و تهیونگ دیر کردن و من نگران شدم ک یوقت اتفاقی نیوفتاده باشه. داشتم با ناخونم ور میرفتم که یهو مامان تهیونگ اومد پیشم نشست
سرمو خورد انقد ک بهم کنایه زد و از اداب نعاشرت با مردا باهام حرف زد. خیلی خسته شدم پس به بهونه ی دستشویی رفتن مامان تهیونگو پیچوندم....

ا/ت: اگه مشکلی نیست. با اجازتون من برم دستشویی

م. تهیونگ: نه برو عزیزم...

توی دستشویی:
همچی خوب بود و من داشتم تو اینه خودمو نگاه میکردم که تا اومدم بیرون یه مردی کمرمو گرف و من کشوند سمت خودش..

ا/ت: هعی تو کی هستی؟.؟

مرده: هیششششش

گذاشتن دستمال روی صورت ا/ت و


و تاریکی مطلق......

وقتی بیدار شدم، با صحنه ای اشنا روبرو شدمــ....

ویو تهیونگ:
داشتم با پدر حرف میزدم و بحث میکردم ک یهو خبری ب گوشم رسید. ا/ت رو دزدیدننن؟؟؟
کی ب خودش جرعت همچین کاریو داده.؟؟...

ویو ا/ت: این صحنه اشنا بود. بوی اشنا، مکان اشنا و فردی اشنا...

مرد: خیلی وقته ندیدمت ا/ت

ا/ت: پسر عمو......

خیلی خب میدونم توقع همچین اتفاقی رو نداشتین ولی بهرحال ببخشید ک دیر شد..