مثل یک دیوار که با در نمی آید بهم

مثل یک دیوار که با در نمی آید بهم
این سر پاشیده با پیکر نمی آید بهم

ارباً اربا شد درون پیکرم دیگر نگو
که تن من با علی اکبر نمی آید بهم

نه تو عمامه درآور، و نه عمه روسری
زخم کاری با نخ معجر نمی آید بهم

رخت دامادی بماند پیش زهرا در بهشت
این لباس و این بدن دیگر نمی آید بهم

مثل اخلاقم تمام استخوان ها نرم شد
چوب و سنگ و خلق پیغمبر نمی آید بهم

پشت لب های یتیمی مثل من که سبز نیست
نعل مرکب با چنین جوهر نمی آید بهم

مصحف من سیزده قسمت شده بر روی خاک
با چنین شیرازه که دفتر نمی آید بهم

ای عمو شرمنده ام بد دست و پا گیرت شدم
این تن پاره از این بهتر نمی آید بهم

من گریز روضه های کوچه هستم حیف که
دست من با چادر مادر نمی آید بهم
دیدگاه ها (۱)

گریه ی امروز شادی قیامت میشودبی حسین اوضاع در محشر مصیبت میش...

ﻣﻮﻱ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﻋﺸﺎﻕ ﻣﺮﺗّﺐ ﻧﺸﻮﺩﻫﺮ ﻛﻪ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﺬّﺏ ﻧﺸﻮﺩﻗﺴﻤﻲ...

صلی الله علیک یا قتیل العریان.رفقایم همگی از من آلوده سرندکر...

#بسم_رب_الحسین.....ای دل غـــافل همه دارن میرن حـــرم مست زی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط