اش لبخندت انحصاری بود

ڪاش لبخندت انحصاری بود...
مالِ خودِ خودِ من...
چالِ ڪَونه ات را به نامِ خودم میزدم
و تا آخرِ عمر روزی هزار بار برای نمایان شدنش دعا میڪردم ...
تمامِ ڪسانی را ڪه برایت ضعف میڪردند قتل عام میڪردم...
دستِ خودم نیست...
من به لبخندت حســودم...
#علی_قاضی_نظام
دیدگاه ها (۴)

دوست داشتن یک شیب ملایم است، آهسته آهسته آهسته، تا به این...

برای من که به ابدیت ایمان ندارم! برای یک هفته،برای چند روز،ب...

در تو عشق می جوشد،بی‌آنکه ردش را بشناسی،بی‌آنکه بدانی از کجا...

مندر تمامِ پنجره‌ها انتظار تو را می‌کشم... #رضا_براهنی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط