اسم عشق خوب یا بد
اسم عشق خوب یا بد
پارت ۱۴
[ویو آنالی]
با حرفش فقط نگاهش کردم...گوشیش زنگ خورد
رفت بیرون..
مردک سادیسمی روانی....چشه
[ویو جونگ کوک ]
گوشیم زنگ خورد... بادیگاردا بودن
جواب دادم
جونگ کوک: بگو
نفس نفس زنان گفت
بادیگارد: تمام انبار های که تازه پر کرده بودیم آتیش گرفته
جونگ کوک: چی داری بغلور می کنی ؟ ( داد)
بادیگارد: کار پارک هانجون هست...
گوشی قطع کردم... گندش بزنن...گندش بزنن...پارک هانجون از نقطه ضعفت
نابودت می کنم
جوری نابودت کنم که برات درس عبرت بشه با عصبانیت به سمت
اتاق اون دختر رفتم
[ویو آنالی]
.بعد چند مین برگشت ایندفعه عصبی رگای گردنش
بیرون زده بود
اومد جلو محکم دستم گرفت
جونگ کوک: تقاص کار داداش عوضیت تو پس میدی
دستم محکم کشید از اتاق بیرون اومد به پله ها رسوندم....با شتاب دستم ول کرد
و از پله ها پرت شدم پایین...گرمی خون رو پوستم.. درد کل وجودم گرفت
و تنها چیزی که آخرین لحظه دیدم صورت اون مرد بود
[ویو جونگ کوک]
مجبورم کردی مردک...از وضعیت دختره براش
عکس فرستادم....آخی دخترک معصوم تاوان کار داداشت دادی
پارت ۱۴
[ویو آنالی]
با حرفش فقط نگاهش کردم...گوشیش زنگ خورد
رفت بیرون..
مردک سادیسمی روانی....چشه
[ویو جونگ کوک ]
گوشیم زنگ خورد... بادیگاردا بودن
جواب دادم
جونگ کوک: بگو
نفس نفس زنان گفت
بادیگارد: تمام انبار های که تازه پر کرده بودیم آتیش گرفته
جونگ کوک: چی داری بغلور می کنی ؟ ( داد)
بادیگارد: کار پارک هانجون هست...
گوشی قطع کردم... گندش بزنن...گندش بزنن...پارک هانجون از نقطه ضعفت
نابودت می کنم
جوری نابودت کنم که برات درس عبرت بشه با عصبانیت به سمت
اتاق اون دختر رفتم
[ویو آنالی]
.بعد چند مین برگشت ایندفعه عصبی رگای گردنش
بیرون زده بود
اومد جلو محکم دستم گرفت
جونگ کوک: تقاص کار داداش عوضیت تو پس میدی
دستم محکم کشید از اتاق بیرون اومد به پله ها رسوندم....با شتاب دستم ول کرد
و از پله ها پرت شدم پایین...گرمی خون رو پوستم.. درد کل وجودم گرفت
و تنها چیزی که آخرین لحظه دیدم صورت اون مرد بود
[ویو جونگ کوک]
مجبورم کردی مردک...از وضعیت دختره براش
عکس فرستادم....آخی دخترک معصوم تاوان کار داداشت دادی
- ۱۵.۴k
- ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط