یک برکهی پر قو یا یک بوم دو رنگ است

یک برکه‌ی پر قو یا یک بوم دو رنگ است؟
بین دو قبیله سر چشمان تو جنگ است!

چشمان تو مستعمره‌ی من شده امروز
تیمور اگر در طلب فتح تو لنگ است!

مثل غزل پخته‌ی سعدی‌ست نگاهت
هر بار مرورش بکنم باز قشنگ است!

وقتی تو نباشی، چه امیدی به بقایم؟!
این خانه‌ی بی نام و نشان سهم کلنگ است!

باید که به صحرا بزنم گاه گداری
این شهر، برای منِ بی‌حوصله تنگ است!

قد می‌کشم و ماه می‌آید به کنارم
این دلخوشی هر شب یک بچه پلنگ است ...

#رویا_باقری
دیدگاه ها (۵)

‌عشق را در پیچش خود یار نیستمحرمش در ده یکی دیار نیستنیست از...

وحط روحک بروحک من تشوف الناسکلمن ملتهی بهمهولا تعتب علی العا...

حبنی خـل اشتـم هـویتـی الضـایعـهبحجة وطن !ــــــــــــــــــ...

کل بشر...یوصل محطة ویشبگ أهله...وآنه أشوبح..من شبابیچ الفراگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط