قلب منی

قلب‍ منی‍ 🤍
پارت: ¹
سلام من زیبا هستم ۱۸ سالمه اسم پدرم احمد اسم مادرم مریم
من دو تا  خواهر  دارم به نام زهره و سونیا
ساعت ۵ بعد از ظهر
از با صدای مامانم بیدار شدم
- پاشو دیر شده بریم
زیبا: پاشدم یه سری به دست و صورتم زدم  لباسامو تنم کردم
( عکس لباس ارسال میشه )
راه افتادیم
مامان مریم: امروز روز اول کلاس زبانته قشنگ خودتو معرفی کنیاا
زیبا: مامان بچه که نیستم 😒
مامان مریم: خلاصه قشنگ گوش بده یاد بگیری
زیبا: اوووف میرم زبان خدا می‌دونه با کیا درس میخونم 😩
مامان مریم: اوف پوف نداریم
زیبا: رفتم  تو آموزشگاه یکم دیر رسیده بودم یه خانومه پشت میز بود اسمش خانم احمدی بود
احمدی: سلام خوش اومدید
زیبا: سلام ممنون
احمدی : بفرمایید کلاس شما از اینوره
مامان مریم: موفق باشی خوشگلم خودت میای خونه یا بیام دنبالت
زیبا: نه خودم میام قربونت بشم فعلا بای
احمدی: این کلاس توعه
( در زد ) سلام بچه ها یه همکلاسی جدید آوردم براتون
زیبا: {رفتم تو}
سلام
قلی پور: سلام  من تیچر قلی پور هستم
دخترا  : سلام
زیبا: من زیبا هستم از این که تو این کلاس اومدم خوشحالم
(تو دلم گفتم بیخی خیلی خوشحالم🙄)
قلی پور: بفرما  بشین اون ته
رفتم ته کلاس کنار یه دختره نشستم باهاش حرف نمیزدم
دیدگاه ها (۱)

قلب‍ منی‍ 🤍پارت: ²دختر خوبی ب نظر می‌رسید ازش پرسیدم اسمش چی...

قلب‍ من‍ 🤍پارت: ³ کلاس مون تموم شد اومدیم بیرون از آموزشگاه ...

بچه ها رمان براتون اوردمممممم اماده کردم که بفرستمالبته دوست...

ذهن مریضا اعلام حضور کنن😂😂😂

جیمین فیک زندگی پارت ۸۷#ویو ات بدو بدو بدو همینجوریش هم دیر ...

سلام خواستم یه بیو بدم که بهتر منو بشناسید 💜🖤اسم: پرنیانسن: ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط