نبودن هایی هست

نبودن هایی هست
که هیچ بودنی جای آن را پر نمی کند
نمیدانم
چطور
چرا
چگونه
دوست داشتنت درمن جوانه زد
نمیدانم از کِی
دلتنگ و بی تابت شدم
اما این را خوب میدانم
که خیلی وقت است
که نیستی
که ندارمت
کاش امشب اتفاق تازه ای می افتاد
و خدا نام‌ تو را در فال حافظ من قرار میداد
دلم سرزده آمدنت را میخواهد
که دست دلتنگی را بگیری و راهیش کنی
برود و دست از سر من بردارد
بوی عطرت بپیچد
دوباره پر شوم از هوای تو
رد پای باران چشمانم را بگیریم
مثل همان روز
که چشم در چشم قاب عکست شدم
و با نم نم شبنم چشمانم
چشم در چشم تو
گل لبخند بر لبانم نشست
#رفیق_شهیدم_حسن_حسن_زاده_سرای
#حسن_ختام_عاشقی
دیدگاه ها (۱)

تا که بردم نام تو جن و ملک بگریستندای فدای هٌرم (گرمی) حایِ ...

بیسیم چی ها رازداران تلخ و شیرین جنگ بیسیم چیرازدار خبرهای م...

. رفتیدفی امان الله من نشسته ام کنار تمام عهدهایمان ولی شمـا...

در بعضی عملیات ها به دلیل کمبود وقتیک یا چند رزمنده درازکش ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط