بیشتر ما از دیده شدن نمی ترسیم

بیشتر ما از دیده شدن نمی ترسیم

از اون نگاه هایی میترسیم که یه زمانی
قضاوت مون کردن نه درکمون

از همون آدمهایی که وقتی کوچیک بودیم
به جای پذیرش
با انتقاد و شرم باهامون رفتار کردن

ذهن بقا رو یاد میگیره زودتر از صمیمیت

وقتی دیده شدن با درد و قضاوت همراه بوده

روانمون تصمیم گرفته که پنهون موندن امن تره

برای همین آدم بزرگ امروز نمیتونه راحت عشق بگیره
نمیتونه خود واقعیشو نشون بده
چون هر بار که نزدیک میشه
یه ترس قدیمی توی وجودش بیدار میشه

ترس از طرد شدن از قضاوت از نادیده شدن

ترس از صمیمیت
یه ترس عمیق که ریشه ش
توی ناامنی عاطفیه
و درمانش با نقاب زدن نیست

با احساس امنیت تدریجی
و واقعی اتفاق می افته

وقتی یکی کنارت هست که امنه
قضاوتت نمیکنه

گاهی شجاع ترین کار دنیا اینه که
اجازه بدی یکی واقعاً ببینتت
با همه ی زخمها ضعف ها و زیبایی هات.




.
.
.
دیدگاه ها (۱۷)

وقتی آدم ها از چشم چراغ را می دزدند؛ از عشق نگاه را واز کوچه...

و سلام بر هر آنچه که در زمانه ی بجای خودش بیاید؛عشق باشد؛ با...

گاهی بعضی ها فقط میان تا ی کافه ی جدید بهتنشون بدننه برای مو...

هیچ کس از بیرون نمی فهمه چقدر سخته وقتی باید خودت پناه خودت ...

پارت 4 مافیایی مخفی🖤🌕سه روز از شروع پروژه گذشته بود و هنوز ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط