چه شب زیبایی ست وقتی خیال تو باشد و دیگر هیچ
چه شب زیبایی ست وقتی خیال تو باشد و دیگر هیچ
چه زیباست وقتی تو باشی و دیگر هیچ
پرنده خیالم به سوی تو پر می کشد
وقتی درخت سبز بهارش تو باشی و دیگر هیچ
تمام بند بند وجودم به تمنای تو ، خواهش است
وقتی زبان کلک خیالم تو باشی و دیگر هیچ
نه مسجد و نه میخانه می روم وقتی که مهر نمازم تو باشی و دیگر هیچ
خدای من آنجاست که تو پرسه می زنی
رشته وصل من به آسمان تو هستی و دیگر هیچ
توتیای چشم من است، خاک پای وجودت
یک بار گذر کردی از کوچه ی دلم و دیگر هیچ
به پا می کنم طوفان ، درون دفتر شعرم
برای تو دردانه ی دلم و دیگر هیچ
چه زیباست وقتی تو باشی و دیگر هیچ
پرنده خیالم به سوی تو پر می کشد
وقتی درخت سبز بهارش تو باشی و دیگر هیچ
تمام بند بند وجودم به تمنای تو ، خواهش است
وقتی زبان کلک خیالم تو باشی و دیگر هیچ
نه مسجد و نه میخانه می روم وقتی که مهر نمازم تو باشی و دیگر هیچ
خدای من آنجاست که تو پرسه می زنی
رشته وصل من به آسمان تو هستی و دیگر هیچ
توتیای چشم من است، خاک پای وجودت
یک بار گذر کردی از کوچه ی دلم و دیگر هیچ
به پا می کنم طوفان ، درون دفتر شعرم
برای تو دردانه ی دلم و دیگر هیچ
- ۷۶۹
- ۰۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط