باز باران با ترانه

«باز باران٬ با ترانه
میخورد بر بام خانه»
خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز باران
گردش یک روز دیرین؟
پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟
خاطرات خوب و شيرین
كوچه ها شد، کوی بن بست
در دل تو٬ آرزو هست؟
کودک خوشحال دیروز
غرق در غمهای امروز
یاد باران رفته از یاد
آرزوها رفته بر باد
باز باران٬ باز باران
میخورد بر بام خانه
بی ترانه ٬ بی بهانه
شایدم٬ گم کرده خانه
#شعر
#زندگی
#باران_نیکراه
#عکاسی
دیدگاه ها (۲)

متشکرم ازت انسان زندگی من 😍💜🌸

آخ که اگه می‌دونستم آخرین باره که می‌بینمت، خیلی بیشتر نگاهت...

من خدا را در قُمقُمه‌ی آب یافته‌ام!در عطر یک گل، در خلوص برخ...

عاشقانه های شبنم

ما دهه شصتیا نسلی هستیم که درصورت بروز شیطنت بیش از حد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط