دیالوگ

#دیالوگ
من فکر می کردم اونو به خوبی میشناختم ولی اصلا نمی شناختمش.
چه شکستی بدتر از اینه که بعد از گذروندن این همه وقت پای یه نفر
بفهمی، چقدر باهات غریبه ست...
دیدگاه ها (۱۰)

به تو برای اینکه میتونی ساعت ها از من بیخبر باشی غبطه میخورم...

من خسته املنگر انداخته ای به ساحل انتظار میکشی !من در کویرِ ...

#اهواز لرزید #خدایا توبه😐 همه چی داره یهویی میشهپس اگر نبود...

و غریب کسی‌ست که محبوبی ندارد...

چقدر خوب است...کسی بی دلیل تو را دوست داشته باشدو هنگامی که ...

خب میدونی این وسط فقط یک اشتباه من می بینمکه اونم بار ها و ب...

یه مشت کاغذ تا شده گرفت‌ جلوی صورتم و گفت انتخاب کن. یه لبخن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط