کیانا توکیو ریونجرز

کیانا 𝖎𝖓 𝖙𝖍𝖊توکیو ریونجرز
(نکته:هرچی در این داستان از شخصیت رفتار و.... کیانا گفته شده واقعی میباشد به غیر موتورش تناسخش در توکیو ریونجرز که خب داستانه)


همونطوری روی صندلی نشسته بودیم، موندم چطوری انقدر خونسردم با همچین اتفاقی که افتاده البته نمیتونستم یجا بند بشم نمیدونم چطوری خودمو نگه داشتم، به روبه روم خیره بودم که باید ادامه زندگیمو چه کنم؟!همینطوری توی فکر بودم که مایکی احساس کردم با سر انگشتش بازوی منو تکون داد
مایکی:کینا-کی؟! چرا چشمات گشاد شده عین... فیلم ترسناکا؟!
از فکر بیرون اومدم همونجوری نگاهش کردم بعد دوباره به حالت عادی برگشتم
-چ.. چیییی نههه من خوبم فقط تو فکر بودم میدونی الان واقعا نمیتونم یجا بند بشینم باید یه کاری کنم
مایکی:ینی نمیتونی اروم باشی؟!
-نههههه نمیتونم نه اصلا جدی دیگه تحمل ندا-
که صدای داد یه نفر اومد یه پسر بود و بعد صدای یه جیغ دختر
-سگ خورد دیگه طاقت ندارم *کوبیدم رو میز و پامو گذاشتم رو میز پریدم دویدم از مغازه بیرون*
دراکن:این چش شد یهو؟؟
مایکی:نمیدونم ولی بریم ببینیم

ادامه....
دیدگاه ها (۰)

(جدی نمیتونم انقد ادرنالین بدنم زیاده هنوز نمیدونم چرا دنبال...

ماموران پاکسازی

هر سوالی دارید هرچی میخوایید میتونید بگید و بپرسید بنده هم ج...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۷ دلم نمیخواست برم بیرون دنبال یه ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط