افتضاحمتنشممثل دو شب مانده به عید

افتضاحم،تنشم،مثلِ دو شب مانده به عید
مثلِ دستان پدر در افقِ فقر و سکوت

مثلِ تنگِ عطشِ ماهی و اعصاب سگی

مثلِ خمیازه ی مادر وسط سیب و سقوط

#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۲)

ای کوفیان! چه شد سخن بیعت حسین؟#تسلیت

بی بیرق و بی سِلاح بایدبرسدامـّید به این سپاه بایدبرسدتنهایک...

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه برگی از باغچه ی شعر بچین...

مپرس از من چرا در پیله ی مهر تو محبوسم که عشق از پیله های مر...

⁶⁶چند روز بعدشب بود. جونگکوک به خانه ی پدر و مادرش رفته بودص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط