پارت

پارت۳۷
که یه دختر مست اومد سمت میزمون
دختره: اوففف چه جذابی
کوک:خانم برو
دختره:چرا قشنگه
کوک:من خودم زن دارم برو
دختره:اینه زنت
ات:بله مشکل داری
دختره:حیف تو نیست با این
کوک تفنگی که به کمرش بسته بود رو درآورد و روی سر دختره گذاشت
کوک:برو گمشو
دختره:خیلی خب
دختره رفت
ات:ایشششش دختره چندش
کوک:ولش کن
گارسون:سفارشتون رو آوردم
کوک :ممنونم
ات:میگم کوک من برم دستشویی
کوک:اوهوم باشه
ات ویو
رفتم دستشویی آرایش و لباس هامو مرتب کردم و دستام رو شستم
وقتی برگشتم کوک رو دیدم که رگ‌ گردنش زده بود رفتم طرفش
کوک ویو
وقتی ات رفت دستشویی یه دختر با لباس سیاه و ماسک اومد و یه پاکت گذاشت روی میز و رفت
پاکت رو باز کردم چندتا عکس بودن
عکسا ات بودن با یه پسر و یه فلش فلش رو گذاشتم تو جیبم و عکسا رو گذاشتم تو جیب کتم ات اومد
ات:چرا انقدر اعصبانی
کوک:ساکت شو بیا بریم
ات:چیشده
کوک:کری(داد)
چون صدای اهنگ بلند بود کسی صدا مون رو نشنید
کوک________________________
بچه ها ممنونم بابت حمایت هاتون من دیروز نتونستم بیا ویسگون برای همین دیر گذاشتم
۸۵۰تایی بشیم
حمایت کنید
دیدگاه ها (۸۱)

پارت ۳۸کوک دستم رو کشید و به سمت ماشین بردم ات:داری چیکار می...

پارت ۳۹ات:جونگکوک بدون اخرش پشیمون میشی کوک:هری ات ویو با هم...

پارت ۳۶کوک:بریم غذه درست کنیم ات:بریم ات و کوک رفتن تو آشپزخ...

پارت۳۶پرش به فردا ات ویو از خواب بلند شدم بغل کوک بودم نگاه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط