وقتی باهاشون قهریم و اونا دلیل قهرمون رو میخوان ماهم خیلی
وقتی باهاشون قهریم و اونا دلیل قهرمون رو میخوان ماهم خیلی کیوت جوابشون رو میدیم💫🫧
نامجون : خیلی کیوتی چاگیا اههههه قلبمم و میخنده 😘🫠 (از اون چالدارا)
سوکجین: ووووواااااااووووو باید اعتراف کنم علاوه بر وردواید بیوتی بودن وردواید کیوت هم هستی بلا😂😎
یونگی : (نمیتونه خودشو کنترل کنه و یکی از اون خنده های لثه ایش رو بهت هدیه میده ) میگه : آییییییییی ..... باشه باشه من تسلیم اینبار بهت اجازه میدم بیای بغلم 🙂🫠😸
جیهوپ : وایییییی چقدر تو شنگولیییی ،( بعد کلی ناز کشیدنت و ... چقدر سفتی ا/ت یکم ول بده بچه داره نازتو میکشه😂 ) پرتو های نورممم بیا بغلم ببینم🥹🌞🌻
جیمین : نوچ نوچ نوچ لیدی پارک اصلا بلد نیستی برو اونور تا من هستم هیچ خری ... ام .. ااا نه یعنی چیزه هیچ کسی نمیتونه در حد من کیوت باشه 😏😌😎
ا/ت : یااااا تو باید منو آشتی بدی ها ناسلامتی باهات قهرمااااا 😐
جیمین: 🤦 خب چیکار کنم بیا بریم تو اتاق رو تخت آشتیت میدم بیا 😈
ا/ت : جیمینااااا😠😡
جیمین : گوه خوردم باشه عصبی نشو☺️😅بیا بغلم ( و محکم بغلت کرد و خلاصه آخرش بردت تو آتاق و بله آ/ت خانم الان پنج ماهه حاملن😂)
تهیونگ: (با خنده ی مستطیلی شکلش بهت لبخند میزنه و بغلت میکنه ) بهت میگه: سویتی من چرا باید اینقدر کیوت قهر کنه که قند تو دل من آب شه 🫠😄(بعد لپات رو به هم فشار میده لبات که میاد جلو یک بوسه ی عمیق و عاشقانه رو ادامه میدید و بله دیگه به جاهای باریک میکشه 😂🤦♀)
جنگکوک : میخنده و میگه؛ به جا مسخره بازی پاشو دو تا شیر موز بیار بشین بغلم با هم بخوریم 😌👍
اولین سناریومه نمیدونم خوب شده یا نه امیدوارم خوشتون اومده باشه 🥺😘
حتما نظراتتونو هم بگید اگر خوشتون اومد بازم خواستید بگید من هستم غمتون نباشه😉😂😺
نامجون : خیلی کیوتی چاگیا اههههه قلبمم و میخنده 😘🫠 (از اون چالدارا)
سوکجین: ووووواااااااووووو باید اعتراف کنم علاوه بر وردواید بیوتی بودن وردواید کیوت هم هستی بلا😂😎
یونگی : (نمیتونه خودشو کنترل کنه و یکی از اون خنده های لثه ایش رو بهت هدیه میده ) میگه : آییییییییی ..... باشه باشه من تسلیم اینبار بهت اجازه میدم بیای بغلم 🙂🫠😸
جیهوپ : وایییییی چقدر تو شنگولیییی ،( بعد کلی ناز کشیدنت و ... چقدر سفتی ا/ت یکم ول بده بچه داره نازتو میکشه😂 ) پرتو های نورممم بیا بغلم ببینم🥹🌞🌻
جیمین : نوچ نوچ نوچ لیدی پارک اصلا بلد نیستی برو اونور تا من هستم هیچ خری ... ام .. ااا نه یعنی چیزه هیچ کسی نمیتونه در حد من کیوت باشه 😏😌😎
ا/ت : یااااا تو باید منو آشتی بدی ها ناسلامتی باهات قهرمااااا 😐
جیمین: 🤦 خب چیکار کنم بیا بریم تو اتاق رو تخت آشتیت میدم بیا 😈
ا/ت : جیمینااااا😠😡
جیمین : گوه خوردم باشه عصبی نشو☺️😅بیا بغلم ( و محکم بغلت کرد و خلاصه آخرش بردت تو آتاق و بله آ/ت خانم الان پنج ماهه حاملن😂)
تهیونگ: (با خنده ی مستطیلی شکلش بهت لبخند میزنه و بغلت میکنه ) بهت میگه: سویتی من چرا باید اینقدر کیوت قهر کنه که قند تو دل من آب شه 🫠😄(بعد لپات رو به هم فشار میده لبات که میاد جلو یک بوسه ی عمیق و عاشقانه رو ادامه میدید و بله دیگه به جاهای باریک میکشه 😂🤦♀)
جنگکوک : میخنده و میگه؛ به جا مسخره بازی پاشو دو تا شیر موز بیار بشین بغلم با هم بخوریم 😌👍
اولین سناریومه نمیدونم خوب شده یا نه امیدوارم خوشتون اومده باشه 🥺😘
حتما نظراتتونو هم بگید اگر خوشتون اومد بازم خواستید بگید من هستم غمتون نباشه😉😂😺
- ۳.۹k
- ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط