آمدی جانم به قربانت چه پنهان آمدی

"آمدی جانم به قربانت" چه پنهان آمدی

بیخبر مانند یک ناخوانده مهمان آمدی

آمدی آهسته صاحبخانه ی قلبم شدی

تا بنا از نو کنی این قلبِ ویران آمدی

💔
دیدگاه ها (۲)

💫 اگر روزم پریشان شد فدای تاری از زلفش که هر ...

❤ ️بودنت را دوست دارموقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنیو به آغوشت...

وَقتی هَمه جا پُر اَست اَز دِل سیریعاشق بِشَوی غَریب تَر می ...

دل اگر از من گریزد وای من غم ...

دوری اما نزدِ من،  تکواژه ی نابی هنوزمثل یک بیت الغزل،مضمونِ...

گاهی توکل متوکل به هادی است . . .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط