وقتی رئیست تبدیل به ددیت میشه

وقتی رئیست تبدیل به د..دیت میشه
part_3

که صدای باز شدن آب حموم اومد آروم آروم رفتم سمت حموم که...در باز بود
ات آروم باش کسی نیست ی نفس عمیقی کشیدم و از لایه در به داخل نگاه کردم کسی نبود خيالم راحت شد رفتم داخل آب و بستم که چراغ خاموش و روشن میشد واقعا ترسیدم و جيغ زدم
ات: بس بس
بدو بدو رفتم توی اتاقم رفتم روی تخت دراز کشیدم و پتو رو روی خودم انداختم باز هم میترسیدم پتو رو روی سرم گذاشتم
ات: چشماتو ببند چیزی نیست
که صدای باز شدن در اتاق اومد از زیر پتو به در نگاهی کردم ی مرد جلوی در بود دستش توی جیبش بود و داشت به تختم نزدیک میشد
ات: ت...تو چ...چی ا...از جونم میخوای؟
_ ببینم قبلا هم لکنت داشتی و من خبر نداشتم
ات:‌ ببند با من چیکار داری
_ نه بابا زبونت خیلی دراز
ات: پس تو اینکارو می‌کرد
...
ات:هی دارم باهات حرف میزنم
...
پتو رو انداختم روی زمین چرا انقدر صداش آشنا بود ولی باز شک داشتم که خودش باشه آروم آروم رفتم پایین به اطرافم نگاه کردم کسی نبود مطمئن شدم که رفته اما دستی دور کمر،،،م حلقه شد این باعث شد که جیغ بزنم
ات: ه...هر چ...چی ب...بخوای ب...بهت م...میدم ل...لطفا ب...بزار م...من ب...برم
_  من تو رو میخوام
ات: و...ولم کن
_ نه نمیشه
ات: هر چی میخوای بهت میدم
_ من تو رو میخوام
ات: ی چیز دیگه بگو
_ چیزی نمیخوام فقط تو رو میخوام
ات: ولم کن...
_ باهام بیا
ات: من هیچ جا نمیام
_ مگه دست تو
منو به دیوار چسبوند دستامو به بالا سرم برد و با دستش دستامو قفل کرد...

#فیک #چندپارتی #تکپارتی #سناریو #رمان
#جونگکوک #بی_تی_اس #بنگتن

پارت بعد یکشنبه هفته آینده البته اگه ری اکت و لایک بالا بیستا شه زودتر میزارم 😊
دیدگاه ها (۳۱)

وقتی رئیست تبدیل به د..دیت میشه part_4منو به دیوار چسبوند دس...

←وقتی ریست تبدیل به د.دیت میشه→part:⁵....برگشتم پشت سرم رو ن...

وقتی رئیست تبدیل به د.دیت میشهpart_2ات:شما اینجا..جونگکوک:ان...

وقتی رئیست تبدیل به د.دیت میشه part 1ویو ات بعد از درخواست د...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

نام فیک: عشق مخفیPart: 42فلش بک به یک هفته بعد*ویو ات*توی خو...

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط