آینه
آینه
آینه دختر را می سوزاند
دختری بزک کرده از مژگان تا سینه ها
تنهای تنها در آینه
و تابستان بال های سختش را مچاله می کند.
زیر میوه ی طلایی هسته ای وجود دارد
سرشار از خاکستر سرخ
و گل سرخی با باری سنگین و دلپذیر
گلبرگ های صیقلی اش را می ریزد.
اتاق سرشار است
از عطر فراموش کار گل های مادریشان
اسبت را زین کن باکره ی ناپاک
از بنفشه و نرگس.
زره ات را فراموش نکن
زره ای از پیچک و یاسمن
زیرا که تنها همین برایت مانده برای جنگ
در آفتاب و برف
و عرق و خون خشن
-اگر آسمان بی امان صاعقه زند
بر ران های آزاد و اسطوخودوس وار تو-
شهسوار بزرگ شهوت رانی.
آینه دختر را می سوزاند
دختری بزک کرده از مژگان تا سینه ها
تنهای تنها در آینه
و تابستان بال های سختش را مچاله می کند.
زیر میوه ی طلایی هسته ای وجود دارد
سرشار از خاکستر سرخ
و گل سرخی با باری سنگین و دلپذیر
گلبرگ های صیقلی اش را می ریزد.
اتاق سرشار است
از عطر فراموش کار گل های مادریشان
اسبت را زین کن باکره ی ناپاک
از بنفشه و نرگس.
زره ات را فراموش نکن
زره ای از پیچک و یاسمن
زیرا که تنها همین برایت مانده برای جنگ
در آفتاب و برف
و عرق و خون خشن
-اگر آسمان بی امان صاعقه زند
بر ران های آزاد و اسطوخودوس وار تو-
شهسوار بزرگ شهوت رانی.
- ۹۳۷
- ۰۹ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط