نازپروردهای و درد نمیدانی چیست

نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست

گریه ی ممتد یک مرد نمی‌دانی چیست


روی پوشاندی و پوشاندن این ماه تمام

آنچه با اهل زمین کرد نمی‌دانی چیست


در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز

ظاهرا معنی «برگرد» نمی‌دانی چیست


شادمان باش ولی حال مرا هیچ مپرس

آنچه غم بر سرم آورد نمی‌دانی چیست


گفتم از عشق تو دلخون شده‌ام، خندیدی

نازپرورده‌ای و درد نمی‌دانی چیست
#سجاد_سامانی
دیدگاه ها (۱)

خانه سبز

منو نترسون

نسبت شاعری به من دادیکاش دشنام می‌فرستادی!«عاشقم»، عاشقی که ...

زخم خوردم، صبر کردم؛ داغ دیدم، صبر کردم...سالها اندوه تنهایی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط