سکوت می کنم و عشق در دلم جاری است

سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است
که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است
تمام روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما
شبم قرین شکنجه ، دچار بیداری است
رها کن آنچه شنیدی و دیده ای ، هر چیز
به جز من و تو و عشق من و تو ، تکراری است
مرا ببخش ! بدی کرده ام به تو، گاهی
کمال عشق ، جنون است و دیگرآزاری است
مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست
ببخش اگر نفسم ، سرد و زرد و زنگاری است
بهشت من ! به نسیم تبسمی دریاب
جهانِ جهنم ما را ، که غرق بیزاری است
دیدگاه ها (۴)

از خانه بیرون می زنم اما کجا امشب شاید تو می خواهی مرا در کو...

قصه ی دیده ی تر را به که باید گفتن؟ناله ی شام و سحر رابه که ...

تو كجايي؟اينروزهايي كه سرتاسر نياز من بودن با توست، كجايي؟هم...

تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتمروبروی چشم خود چشمی غزل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط