انا من رفتم به مارم برسم

『𝕃𝕠𝕧𝕖 𝕞𝕖 』
ℙ𝕒𝕣𝕥 𝟛

انا : من رفتم به مارم برسم
یوری : باشه می بینمت
یوری : او او راستی انا
انا : هوم
یوری : شب میریم بار تو هم می ای
انا : اره می ایم
رفتم سر کار که منشی امد و گفت
منشی : امروز دیر کردی
انا : اوهوم ببخشید
منشی : اقای کیم گفتن برو دفترشون
انا : اها باشه مرسی
در زدن
اقای کیم : بفرمایید تو
انا : سلام اقای کیم
اقای کیم : سلام انا، راستش خواستم بگم بیای که بهم بگم ما سر یک پروژه به مشکل بر خودیم و ساعت ۱۰ یه جلسه داریم میشه و منشیمون هم تا یک هفته نمی تونه امروز کار کنه میشه لطفا تو جای اون کار کنی
انا : از.. الان؟
اقای کیم : بله
انا : چشم
اقای کیم : خب می تونی بری
وای چقدر استرس گرفتم حالات چی کار کنم خدااا اصلا چرا قبول کردم
منشی برام توضیح داد که باید چی کار بکنم وای خدا چطوری تا الان اینجا تونسته کار کنه خیلی بر عکس چیزی که فکر می کردم سخته
رفتم برای خودم قهوه درست کنم که....
یوری : اناااااااااااااا
انا : اخ کمرم
یوری : مردمو زنده شدم کجا بودی
همچی رو براش تعریف کردم
یوری : حالا چطوری می خوای این به هفته رو سر کنی؟ یعنی امشب نمی ایی بار؟ ( ناراحت)




حمایت.......... 🖤؟
دیدگاه ها (۲)

۱_سه هیون ۲_ سونگ هو ۳_انا ۴_یوری

بچه ها ببخشید امروز وقت نکردم بنویسم فردا دو تا پارت می زارم...

『 𝕃𝕠𝕧𝕖 𝕞𝕪 』ℙ𝕒𝕣𝕥 𝟚انا : سلام یوری : انا بدو که همه اکیپ منتظر...

بچه ها جون من اگه منو اندازه سر سوزن 🪡 دوست دارید بهم فیک مع...

ویو ا /تکه یهو دستش رو گذاشت روی رون پام و فشار داد و گفت بی...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط