خوناشامجذابمن
#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻
#پارت52
~•'★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆~'•
اما ول کن نبود.
: بیا پایین وقت شامه
اههه چیکار کنم خوب خوابم میاد
خیلی خستم
+تو برو بعدا میام
: اگه نیای خودم میارمت
پوفی کردمو گفتم:
+چجوری؟
: اینو خودت میفهمی وقتی نیای
اههه دیگه چی میشه کرد
ولی از طرفیم گشنم بود. پتورو زدم کنارو بلند شدم.
به ناچار دستشو گرفتم و رفتیم پایین تا شام بخوریم
..........
با حس سیری گفتم:
+من میرم بخوابم
تهیونگ اخمی کردو پرسید:
: نمیخوای باهم بریم یه جایی؟
من:
+اومممم خوب کجا؟
: یه جای خوب
سری تکون دادمو از سر میز بلند شدم
+خب بریم؟
باشه ای گفتو ادامه داد:
: دنبالم بیا
بعدم مثل جوجه اردک زشت افتادم دنبالش
واااچرا رفت سمت اتاقش؟
اخمی کردمو پرسیدم:
+چرا داری میری سمت اتاقت
: فقط دنبالم بیا
به اتاقش که رسیدیم درو باز کردو وارد اتاق شدیم
+خب؟
: دستمو بگیر!
+اونوقت چرا باید این کارو بکنم؟
: تو مگه دلت نمیخواد بری یه جای خوب
ناچار دستشو گرفتم
: چشماتو ببند
چشمامو بستم
...........
با حس باد خنکی چشمامو وا کردم
~•'★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆'•~
#پارت52
~•'★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆~'•
اما ول کن نبود.
: بیا پایین وقت شامه
اههه چیکار کنم خوب خوابم میاد
خیلی خستم
+تو برو بعدا میام
: اگه نیای خودم میارمت
پوفی کردمو گفتم:
+چجوری؟
: اینو خودت میفهمی وقتی نیای
اههه دیگه چی میشه کرد
ولی از طرفیم گشنم بود. پتورو زدم کنارو بلند شدم.
به ناچار دستشو گرفتم و رفتیم پایین تا شام بخوریم
..........
با حس سیری گفتم:
+من میرم بخوابم
تهیونگ اخمی کردو پرسید:
: نمیخوای باهم بریم یه جایی؟
من:
+اومممم خوب کجا؟
: یه جای خوب
سری تکون دادمو از سر میز بلند شدم
+خب بریم؟
باشه ای گفتو ادامه داد:
: دنبالم بیا
بعدم مثل جوجه اردک زشت افتادم دنبالش
واااچرا رفت سمت اتاقش؟
اخمی کردمو پرسیدم:
+چرا داری میری سمت اتاقت
: فقط دنبالم بیا
به اتاقش که رسیدیم درو باز کردو وارد اتاق شدیم
+خب؟
: دستمو بگیر!
+اونوقت چرا باید این کارو بکنم؟
: تو مگه دلت نمیخواد بری یه جای خوب
ناچار دستشو گرفتم
: چشماتو ببند
چشمامو بستم
...........
با حس باد خنکی چشمامو وا کردم
~•'★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆'•~
- ۱.۸k
- ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط