گیریم

گیریم
خنجر حرف تو بر پهلوی باورها نشست؛
نوش دارویی...
شرابی...
شیونی...
شعری به کارش می‌کنیم؛

دل که چرکین شد ،
چکارش می‌کنیم...




#شفیعی_کدکنی.

دیدگاه ها (۵)

ما اندوه هایمان راپر دادیمرفتندوبا جفت هایشانبر گشتند . بعضی...

زنی را می شناسم من که شوق بال و پردارد ولی از بسکه پرشور است...

کسی به فکر گل ها نیست کسی به فکر ماهی ها نیست کسی نمی خواهد ...

دارم تظاهر می کنم که: بردبارمهرچند تاب روزگارم را ندارمشاید ...

ادم هایِ بی معرفتی شده ایم...زود برایِ هم تکراری می شویم...ز...

کی میگه محمدرضاشاه پهلوی بهترین شاه ایران بود⁉️ اگه دوره پهل...

از مادر برایت بگویم، از روزی که رفتی هر روز، هر چند ساعت با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط