از حسرت بازی دستت

از حسرت ِ بازیّ ِ دستت
لای ِ موهایَم!

از گریه هایَم،
لابه لای ِ آرزوهایَم!

تا خودکشی
در انتهای ِ جستجوهایَم!

باید کسی باشد بگوید:
وای
اما نیست...

#پویا_جمشیدی
@saat25_shab
دیدگاه ها (۳)

چشمان تومعنای تمام جمله های ناتمامی ستکه عاشقان جهاندستپاچه ...

انگار جمعه حق یتیمی را خورده و‌خدا عاقش کرده...انگار به دل ه...

هواپیما بلند می‌شودکمر مرا تا می‌کندمی‌گذارد گوشه‌ی چمدان تو...

چقدرشبیه اسفندی شده ای کهبویی از بهار نمی دهد..حتی اگربه یُم...

ازدواج از روی اجبار۲ p10

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part¹⁴ "...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط