پارت

#پارت224

سکوت سنگینی فضای ماشین را گرفته بود...
فرشید زیر چشمی به عاطفه نگاه کرد!
و آرام گفت :

_آهنگ چی داری دختر جون؟

عاطفه لبخند ملایمی زد !

_همه چی داریم پسر جون شما چی گوش میدین؟

فرشید:لیتوهم داری؟ به همه چی ترجیحش میدم...

عاطفه ضبط ماشین را روشن کرد و آهنگ "پیدا نکردم" از لیتو ، پخش شد...

لبهای فرشید به خنده ی آرامی بازشد و کم کم لبخندش به خنده ی بلندی تبدیل شد.

تمام حرکات و رقصش را یادش بود!
از خنده ی فرشید ، عاطفه هم به خنده افتاد!

عاطفه_نمیخوای برقصی؟

فرشید دستی به موهایش کشید و خودش را کنترل کرد!
چشم هایش را بست و تمام خاطرات شمال از جلویش چشمش رد شد!

با لبخند طوری که عاطفه بشنود زمزمه کرد !

_خاطرات شمال محاله یادم بره!

رویش را از عاطفه گرفت و به خیابان زل زد...
....
دیدگاه ها (۱)

#پارت224عاطفه:همینجاست؟فرشید:آره.. پیاده شو.. از در پشتی میر...

#پارت225این بار عاطفه سکوت را شکست:میگم فرشید...!فرشید:هوم؟؟...

#پارت223فرشید سریع سوار آسانسور شد و دکمه طبقه سوم رو زد.کلی...

#پارت222_هیچ مشکلی پیش نمیاد بیا بریم!عاطفه مِن مِن کنان گفت...

( گناهکار ) ۱۴۶ part چین سان مغرور شرمنده بیان کرد : عروس م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط