بانی جنگ جمل داشت تماشا میکرد

بانیِ جنگِ جمل داشت تماشا میکرد
تیغ در دستِ حسن، حل معما میکرد

رجزِ حیدری اش بود که غوغا میکرد
روی لب های علی،خنده شکوفا میکرد

ناگهان از وسط معرکه این صوت آمد
سر بدزدید...حسن نه...ملکُ الموت آمد
دیدگاه ها (۶)

برای سربازان عزیز کشورم عرض تسلیت دارم حادثه تصادف اتوبوس حا...

سحر هجدهم به یاد مادر ۱۸ سالهدوباره شب شد و سردرد داردبمیرم ...

دانی که چرا ماه رمضان ماه خداستیا آنکه چرا حساب این ماه جداس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط