اگر بگویی بیا برویم شمال از راه جاده هراز

اگر بگویی بیا برویم شمال از راه جاده هراز
من موهایم را فر می‌کنم
اگر بگویی به سودای ستاره ها شبی در کویر سر کنیم
من موهایم را صاف می کنم
و اگر مرا به خانه ات دعوت کنی
موهایم را باز می گذارم
برای آن که تو ببافی شان
بگذار وقتی که مقصد تویی
این لشگر پریشان را هم دست های خودت در بند کنند.
دیدگاه ها (۶)

بگذار، هر ثانیهحال تو خوب باشدبگذار رفتنی ها بروند، و ماندنی...

دوست داشتن ادما ار توجهشون پیداست. پس بیخود دنبال کلمات نگرد

بہ سودای تـو مشغولم زِ غوغاۍ جهــــان فارغ #وحشی_بافقی

باران به‌زبان مادری‌ام حرف می‌زند ...به‌زبان گل‌ها ...قایق‌ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط