هرزه ی حکومتی پارت

هرزه ی حکومتی پارت ۹


ا/ت : ....کوک چرا مست کردی . نگران


کوک : هه دیگه دهم خواست مست کنم . نیشخند


ویو ا/ت


هی داشت میامد جلوتر و منم میرفتم که لیوان آب رو میز و برداشتم و ریختم رو صورتش و الفرارررررر (هه میدونم منظر اسمات بودی یاع یاع یاع یاع )

کوک : اییییی اگهه دستمم بهتتت برسههه میدونمم باهاتت چیکاررر کنمممم

ا/ت ☆رفتم بالا تو اتاق و در و قفل کردم

کوک : درو باز کن ا/ت کاریت ندارم

کوک : باز کن از حالت مستی در اومدم تقریبا بیا بیرون

درو باز کردم

ا/ت : ببخشید روت آب ریختم میخواستم هوشیاریت برگرده

کوک : هوم ولش بابا بیا بریم غذا بخوریم

که یهو تیشرتش و در آورد

ا/ت : چیکاررر میکنیییی . بلند و با دستم چشام و گرفتم

کوک : خب رو تیشرتم آب ریختی

ا/ت : آها ببخشید

بعد اومد تو اتاق و یه تیشرت دیگه پوشید

واو چه بدنی داشت...عههه...ا/ت...این چه حرفیه هوفففف

رفتم پایین و منتظر کوک موندم که اومد

کوک : اووو چه خوب بلدی میز بچینی و غذا درست کنی

ا/ت : ممنون . خجالت

کوک : مثل لبو سرخ شدی . خنده

ا/ت : خنده .

شروع کردیم غذا خوردن

کوک : چطور میتونم لطفتون و جبران کنم خانوم ا/ت

ا/ت : خب راستش کار خاصی نکردم

کوک : نه این حرف و نزنین

ا/ت : خب من چطور میتونم لطفتون و جبران کنم؟

کوک : اینکه گذاشتم تو خونه ی من زندگی کنيد؟

ا/ت : اوهوم

کوک : نه اون اصن مشکلی نی

ا/ت : بگید لدفا

کوک : خب...میشه باهم بریم بیرون؟

ا/ت : اوو..باشه

کوک : ممنونننن . ذوق

ا/ت : خواهش میکنم آقای جئون

کوک : فردا میریم

ا/ت : باشه

غذا تموم شد و همچیز جمع کردم و شستم

خیلی خسته شده بودم

ا/ت : ....


لایک و کامنت یادت نره فرشته 💋🛐💜
دیدگاه ها (۱۶۶)

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

هرزه ی حکومتی پارت ۷ بردمش تو اتاق خودم...دستش و محکم ول کرد...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط