دیوارنوشته

#دیوار_نوشته
#حرفای‌خودم‌و‌میخوام‌از‌طرفه‌یه‌داستان‌کوتاه‌بگم.‌.‌.
#‌دیوار‌نوشته‌هام‌زیادن
میگه حالم خوش نیست فک کنم تب کردم...
میگم عیبی نداره میام کنارت میشینم ...پیشونیمو میچسبونم تخته پیشونیت تا تب به تب کنیم
میخنده میگه چی داری میگی دیوونه...؟!
میگم راست میگم خوب اینجوری اعضای صورتمونم بیکار نیستن...پیشونی رو پیشونی ...چشم تو چشم...لب رو لـ....:)
وسطه خنده هاش سلفه میکنه میگه حالم خوش نیست
میگم فردا میام دنبالت بریم بیمارستان که این مردم از تو نگیرن مریض شن
ولی تو دلم میگم : تو ماله من باشی حتی مرضتم ماله خودمه...
دیدگاه ها (۲)

#دیوار‌نوشتهدلم یه اتاق میخواد...یه اتاق تاریک و خالی از هر ...

#دیوار‌نوشتهمیدونی از چی خندم میگیره...؟!از اینکه کوچیک ترین...

نمیدونم دوست داشتنه من جرم بود ...یا تو پلیسه خوبی نبودی.:(

بِ هَمآن اَندازِه کِ میخَندَمّ ،غَمگیّنَم :)

من عاشق شدمپارت(13)☆☆☆☆☆☆☆☆☆(هه سو به ته ها زنگ میزنه)هه سو:...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط