من گمان می کردم

من گمان می کردم
دوستی همچون سروی سرسبز
چارفصلش همه آراستگی ست
من چه می دانستم
هیبت باد زمستانی هست
من چه می دانستم
سبزه می پژمرد از بی آبی
سبزه یخ می زند از سردی دی
من چه می دانستم
دل هر کس دل نیست
قلبها ز آهن و سنگ
قلبها بی خبر از عاطفه اند

(حمید مصدق)
دیدگاه ها (۲)

آری زمستان زیباستباران دل انگیز است.وقتی از پشت پنجره اتاقی ...

تلنگر میزند امشبکسی بر سقف این خانهتویی باران؟تویی مهمان ناخ...

به درخواست سارا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط