عشق آغشته به خون

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩
(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۳۸ (。☬⁠。⁠)⁩

مین جی تنها کاری که کرد جواب توپ بهش : تو بخند عروس نمیشی پس بخند .. تهیونگ صندلی را به پشت کشید سپس مین جی در کنار میون‌شی نشست تهیونگ در کنار مین آروم روی صندلی نشست و در خوابش گفت : اینجا دوتا عروس غمگین داریم سومی رو نداریم چون سومی حتما میزنع می‌رقصه...
مین جی در جوابش هیچی نگفت بلکه عمیق و خسته روبه رو اش خیره شد میون‌شی آروم نگاهش کرد چرا که حالش را خوب متوجه میشد زیر میز دست مین جی را گرفت و باعث نگاه کردن مین جی بهش شد
میون‌شی : خوبی ؟
مین جی با بغض سری تکون داد ولی چیزی نگفت. روی آن میز باشکوه هر چون میوه ای و غذا های خوشمزه گوشت گاو و خوک همچنین برش های کیک خامه ای ...
...
آروم از روی صندلی اش بلند شد سپس با لبخند دندون نما روبه مهمان ها کرد و همچنین همان مهمان های کنجکاو و شیطون منتظر دیدن کادو جیمین به همسرش چی میتوان باشه ... جیمین با اشاره دستش به سمت دستیار فهمید تا آن جعبه را بیاورد .. منشی جعبه ای روی میز جلو میون‌شی گذاشت .. جیمین همچنین کنار میون‌شی ایستاد . تورم گفت : بلند میشین؟.. میون‌شی اروم نفس کشید ٫ تو میتونی از پیش بر میایی میون‌شی ٫ با لبخند ظاهر ای بلند شد جیمین همچنین با لحن مهربان و محکم گفت : این رو از طرف من قبول کن هدیه عروسمونه...
میون‌شی: ممنون ... نیازی نبود ..
سپس دست گل اش را روی میز گذاشت و مشغول باز کردنش شد کاغذکاتو صورتی مانند را باز نمود سپس جعبه شیشه ای را برداشت در آن چهار دیوار شیشه ای تنها عروسک شیشه ای سیندرلا و کفش بلورین کنارش زیبا تریم هدیه جهان گفته میشد ...
عکس هدیه


مات و مبهوت نگاهش کرد این دیگر چی‌بود تنها عکسش را در اینستاگرام دیده بود آن الماس را از کوه نور آورده بودن .. مگر این همه درخشش در آن شیشه زیبا میشد ؟ .. میون‌شی سخت آب دهنش را قورت داد چون ذوق زیادی را داشت جیمین خوب تونست که دل کوچیک زن ۱۸ ساله اش را به دست بیاورد تنها با همین یک هدیه .. تمام مهمان های فضول دست زدن و حالا نوبت تهیونگ دوقطی بود ... دست زد و از روی صندلی بلند شد: آفرین .. آفرین جیمین هدیه ات مهشر بود
جیمین : خواهش میکنم
دیدگاه ها (۳)

。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۳۹ (。☬⁠。⁠)⁩جعبه ...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۴۰ (。☬⁠。⁠)⁩آروم...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۳۷ (。☬⁠。⁠)⁩میز ...

。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۳۶ (。☬⁠。⁠)⁩عروس ...

ادامه ... مین جی چشم تو کاسه چرخاند : ببینم اصلا چرا باید بر...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۱۴ (。☬⁠。⁠)⁩فالگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط