من خلاصه شده ام در تو
من خلاصه شده ام در تو
و تو نه در ساعتهای شبانه رز تنهایی من
و حتی نه در میان 12 ماه گردان این حال نزار من
و نه حتی به جهت های ناشناخته ی این راه
چرا این فاصله را باید تاب بیاورم؟
وقتی به بودن تو ایمان دارم
من تمام فصل ها را برای احساست صبوری کردم
من حتی از این جهان و خیالی بودنش دست کشیدم
اما تنها به ضربانی در جانم رسیده ام
من یکی بودم نه با این همه شاخ و برگ
شاید من... من روحی بودم
از تو جدا شده
من این همه ارقام مشوش نبودم
من این همه جهتهای مخالف و موافق نبودم
من تنها از تو احدیت ذاتت را به ارث برده بودم
من هم مثل تو تنها بودم...
و تو نه در ساعتهای شبانه رز تنهایی من
و حتی نه در میان 12 ماه گردان این حال نزار من
و نه حتی به جهت های ناشناخته ی این راه
چرا این فاصله را باید تاب بیاورم؟
وقتی به بودن تو ایمان دارم
من تمام فصل ها را برای احساست صبوری کردم
من حتی از این جهان و خیالی بودنش دست کشیدم
اما تنها به ضربانی در جانم رسیده ام
من یکی بودم نه با این همه شاخ و برگ
شاید من... من روحی بودم
از تو جدا شده
من این همه ارقام مشوش نبودم
من این همه جهتهای مخالف و موافق نبودم
من تنها از تو احدیت ذاتت را به ارث برده بودم
من هم مثل تو تنها بودم...
- ۶۲۶
- ۱۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط