هیچ شعری راناب تر از تماشای دیدگانتنیافته امهر بار که می بینمتلذتی عجیب تمام وجودم را در بر می گیرددوست داشتنی عظیم تمام قلبم را تصاحب می کندو من پر می شوم از توووانگونه که تووووتمامم می شوی و من به جز خواستنتبه هیچ نمی اندیشم