هرچه می خواهی بگودنیا همانت می دهد

هرچه می خواهی بگو,دنیا همانت می دهد
حیف گاهی آرزوها را امانت می دهد

تا که خوابت می رسد بر بوسه هنگام وصال
زنگ ساعت صبح فردا را نشانت می دهد

عاشق هرکس شوی قبل از تو عاشق بوده است
گاه بهتر از تورا بر عاشقانت می دهد

قد دنیا واژه داری تا بگویی ,حیف حیف
بعد مرگ واژه ها دنیا زبانت می دهد

سیر باید شد از این دنیا که گاهی بی خرد
لقمه هارا او فراتر از دهانت می دهد

سخت میگیرد گلویت را محبتهای زشت
آب می خواهی ولی بی رحم نانت می دهد

جان به لب می آید اما جان نمیبخشد تورو
روح از تن می رود آنگاه جانت می دهد

در قفس عمری به شوق آسمان پر میزنی
تا پرو بالت شکست او آسمانت می دهد

رسم دنیا این چنین باشد که گاهی لطف را
چون بلای آسمانی ,ناگهانت می دهد

درجوانی سخت میگیرد و پیرت می کند
پیرگشتی آن زمان شور جوانت می دهد

هرچه می خواهی بگو دنیا اجابت می کند
حیف گاهی قیمت آن را گرانت می دهد
دیدگاه ها (۲)

نیمه گمگشته ات را دیر پیدا میکنیسر بجنبانی خودت را پیر پیدا ...

به حُکم چشمهایت می نویسم نامه ای دیگردلم را درمیان نامه می پ...

دیوانه شدم در طلبت بس که به دیوان،هی فال زدم، فال زدم، تا تو...

راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کنبی خودتر از اینم کن و از خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط