فردا که جمعه بیاید

فردا که جمعه بیاید
باز قرار است
همه چیز هجوم بیاورد
بر سر لحظه‌هایم

باز قرار است از همان صبح
یادم بیاید که چقدر همه چیز نیست

این روزها قرار است غروب که شد
باز این بغض لعنتی قل‌قلک بدهد
سکوت بی‌وقفه‌ام را

شاید هم معجزه‌ای شود!
تا چشمانم رو به این‌همه شومی
باز می‌شود
تو نشسته باشی تماشایم کنی

و بگویی:
صبح جمعه‌ات بخیر جانم
دیدگاه ها (۱۱)

گویند" سلام صبح" طلایی ترین کلید رای ورود به تالار قلب هاست❤...

جمعه یعنی در سرت فکر نگارت آمدهجمعه یعنی وقت ناب انتظارت آمد...

پیری به جوانی می گفت:کچل کُن.برو بالا شهرهمه فکر میکنن مُد ِ...

سلام تــــو عـزیـزِ خدایی !و آرزوی کسـی در ایـن دنـیاکه هـر ...

رمان ملکه یخی و شاهزاده سوار بر اسب سفید پارت 21[اینبار یادم...

نه خوب شده نه بد ولی نظر بدیدتک پارتیاسم: آخرین فنجان قهوه*ص...

Ȼønꝗᵾɇɍɇđ ħɇȺɍŧ "قلب تسخیر شده"𝑃𝑎𝑟𝑡 𝟔مه در کوچه سنگین‌تر می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط