روز ها

روز ها
بدجنس شده اند
ازشنبه اش بگیر تا پنجشنبه

دلتنگیهایش را قایم میکند
آنوقت شب ها در دل تاریکی


یواشکی دست به دست میکنند آنها را

بیچاره جمعه
صبح که بیدار میشود
میبیند تمام خانه اش
تلنبار شده از دلتنگی
بغض میکند
از همان اول صبحش


#بهنام‌محبی‌فر


○●•S°○●
دیدگاه ها (۷)

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سر زا...

مسافر کناری ام که پیاده شدپنجره ای گیرم آمدباقی مسیر راگریست...

جمعهدومین فرزنداز یک خانواده ی پنج نفره استنه آن ذوق اول را ...

زن همسایهدر تراس رو به روبه گلدان ها عشق میدهدمن دلتنگی ها ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط