من اگر نویسنده بودم

من اگر نویسنده بودم
نویسنده خوبی می‌شدم
اگر شاعر، شاعری هِی کم بد نبودم
اگر کار گر بودم
خوب آجر پرت می‌کردم
خوب آچار بلد می‌شدم

اگر من نقاش بودم
نقاشی‌هایی خوب می‌کشیدم،
خوب رنگ می‌کردم
بوم‌ها را قشنگ وُ
خانه‌ها را پُره رنگ وُ
رنگ می‌کردم

اگر شاد بودم
می‌رقصیدم
مجلس‌ها گرم می‌کردم
خواننده بودم می‌خواندم، مرگ بودم می‌مردم، خدا بودم
زنده می‌کردم،
زندگی می‌دادم

من اما عاشق بودم
بلد نبودم


#افشین_صالحی 📝
دیدگاه ها (۳)

نمی دانمتا به حال کسی تو راوسط یک خواب عمیق یا کم عمق بوسیده...

جمعه که میرسد دلم چقدر شلوغ میشودو حواسم چقدر پرتجمعه که میر...

فرار من

رمان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط