از تو در حال منفجر شدنم

.از تو در حال منفجر شدنم
در سرم بمب ساعتی دارم
شب که خوابم نمی‌برد تا صبح
صبح، سردرد لعنتی دارم
همه از پشت خنجرم زده اند
دوستانی خجالتی دارم!!
.
اوّل قصّه‌ات یکی بودم
بعد، آنکه نبود خواهم شد
گریه کردی و گریه خواهم کرد
دیر بودی و زود خواهم شد
مثل سیگار اوّلت هستم
تا تهِ قصّه دود خواهم شد
#سید_مهدی_موسوی #شعر #سپید #زمستان #شب #قهوه #شاعر #ایران #مشهد #تهران #دکتر
دیدگاه ها (۵)

به حرف سهراب چشمانم را شستمجورِ دیگری هم دیدماما ‌فرقی نمی ک...

آنقدر دوستت دارم که یادم نمی آید از کجا شروع شد!داستان ما نه...

ای درد تو ام درمان، در بستر ناکامی ای یاد تو ام مونس، در گوش...

حالا دیدی؟!پاییز هم تمام شد..🍁 یلدا هم گذشت..زمستان هم تمام ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط