تک پارتی جین
داشتم تو خیابون راه میرفتم که از دور جین رو دیدم.رفتم سمتش و از پشت بغلش کردم.ما از بچگی با هم دوست بودیم فقط باید ببینم تشخیصم میده یا نه…
دستم رو گرفت و با پوزخند گفت:کیم ا/ت!
منو به سمت خودش کشوند و لبام رو بوسید.وقتی جدا شدیم،هردو خندیدیم.رفتیم بستنی خوردیم و بعد به پشت بوم خونه ی جین رفتیم تا آتیش بازی رو ببینیم و بعد جین یه شام عالی پخت و رفتیم رو تخت،همو بغل کردیم و اونم تو گوشم حرفای قشنگی مثل چاگی یا گلم رو زمزمه میکرد و من با لبخند خوابیدم.🥺💜
دستم رو گرفت و با پوزخند گفت:کیم ا/ت!
منو به سمت خودش کشوند و لبام رو بوسید.وقتی جدا شدیم،هردو خندیدیم.رفتیم بستنی خوردیم و بعد به پشت بوم خونه ی جین رفتیم تا آتیش بازی رو ببینیم و بعد جین یه شام عالی پخت و رفتیم رو تخت،همو بغل کردیم و اونم تو گوشم حرفای قشنگی مثل چاگی یا گلم رو زمزمه میکرد و من با لبخند خوابیدم.🥺💜
- ۱.۴k
- ۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط