قسمت چهارم

#قسمت چهارم
سرم و به سمتش برگردوندم ولی به یقه اش نگاه کردم ..
نمیدونم چرا از چشماش فراری بودم! چشمای سیاهش..
_ میخوام طالق بگیرم! شما میتونید کارای قانونیش و انجام بدید تا سریعتر تموم بشه؟
_ ببینید خانوم مراتب تو کارای قانونی اوال باید صبور باشید با عجله نمیشه کاری از پیش برد دوما با چه دلیلی؟ واسه
چی میخواید از همسرتون جدا بشید؟
آب دهنم و قورت دادم..
سخت ترین قسمتش همین بود!
_خیانت!
ابروهاش رفت باال و نگاهش رنگ تعحب گرفت !
_مدرکی هم دارید واسه اثباتش؟
_متاسفانه خیر ندارم!
_اصال مطمعنید که واقعا خیانتی در کار بوده یا از همیت شک های زنانه به این نتیجه رسیدید؟
چی با خودش فکر میکنه؟
حتما حدس زده یه عطر شیرین رو لباساش حس کردم؟ یا شایدم رو یقه ی لباسش رژ لب قرمز؟ هه خنده داره!
_ با چشمای خودم دیدم خیانتش رو!
_ به شوهرتون گفتید که چیزی فهمیدید؟
_ بله در جریان هستش که من میدونم !
_ خانوم مراتب این اتهام بزرگیه دادگاه واسه اثباتش از ما مدرک میخواد!
اگه شوهرتون بزنه زیرش و بگه دروغه نمیشه متوجهید؟
_نمیزنه!
_بله
دیدگاه ها (۱)

#قسمت پنجم _میگم نمیزنه زیرش. مطمعن باشید خیانتش و قبول میک...

#قسمت ششم قد بلند و چهار شونه ! _ از کجا مطمعنید نمیتونم؟ _ ...

پنج و نیم _منتظر باشید خبرتون میکنم با گفتن باشه به سمت مبل ...

ممنون میشم نظر بدید زیر این پست 😄 😄 😍 😍

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط